سیداحمد هاشمی
پژوهشگر و مدرس در حوزه‌ی علوم اسلامی
سیداحمد هاشمی
پژوهشگر و مدرس در حوزه‌ی علوم اسلامی

نوشته‌های بلاگ

پل و دیوار

پل و دیوار
پل و دیوار گرچه از مصالح ساختمانی یکسانی ساخته می‌شوند اما کاربری متفاوتی دارند، برخی دیوارها مانند دیوار برلین انسان‌ها را از هم جدا می‌کردند، و برخی پل‌ها مانند پل بُسفُر در استانبول، قاره‌ی اروپا و آسیا را به هم پیوند می‌زنند.

یکی از سنّت‌های خداوند در میان ما انسان‌ها، سنّت تنوّع و گوناگونی است، این تنوّع ذاتاً نه خوب است و  نه بد، بستگی به نوع کاربری ما دارد، ما می‌توانیم با این تنوّع،  هم در میان خود پل بسازیم و هم  دیوار.

اصولاً تفاوت‌های بین ما انسان‌ها بر دو گونه است:

نخست: تفاوت‌های ذاتی یا فطری: تفاوت‌هایی هستند که ما در گزینش آن‌ها نقشی نداشته‌ایم  و خودمان آن‌ها را انتخاب نکرده‌ایم؛ مانند: رنگ، نژاد، قومیت، جنسیت، زبان، جغرافیا و….

دوم: تفاوت‌های اختیاری یا انتخابی: تفاوت‌هایی هستند که در گزینش آن‌ها حق انتخاب داشته‌ایم یا اگر در آغاز نداشته‌ایم بعدها به¬دست آورده‌ایم؛ مانند: دین، مذهب، فرهنگ، طرز فکر، سبک زندگی و…

سؤالی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا ادیان آسمانی از جمله اسلام، آمده‌اند تا در بین انسان‌ها دیوار ایجاد کنند یا پل؟

اگر به قرآن کریم نظری بیفکنیم می‌بینیم که قرآن تفاوت‌های ذاتی و فطری بین انسان‌ها را به رسمیت شناخته و آن‌ها را بهانه‌ای برای شناخت متقابل و ایجاد پل در بین بشر قرار داده و در سوره‌ی حجرات می‌فرماید:

یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُم مِّن ذَکَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّـهِ أَتْقَاکُمْ إِنَّ اللَّـهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ ﴿الحجرات: ١٣﴾

یعنی: ای مردم ما شما را از نر و ماده‌ای (که آدم و حوا است ) آفریده‌ایم و شما را گروه‌گروه و قبیله قبیله کرده‌ایم تا اینکه همدیگر را بشناسید.

اصولاً تفاوت، گرچه به طور طبیعی در بین انسانها دیوار ذهنی و فرضی ایجاد می کند اما خداوند با عبارت:[لِتَعَارَفُوا: تا اینکه همدیگر را بشناسید] در پی تفهیم آن است که فلسفه‌ی تنوّع ذاتی بین انسان‌ها از نگاه خداوند، برای شناخت بیشتر است و شناخت بین دو نفر زمانی حاصل می‌شود که در بین خود پل ارتباطی برقرار کنند.

قرآن کریم نه تنها تفاوتهای ذاتی بین انسان‌ها را به رسمیت شناخته بلکه از آن‌هم فراتر رفته و تفاوتهای اختیاری یا انتخابی بین انسان‌ها را در چارچوب اراده ی تکوینی خود یاد کرده و آن را بهانه ای برای آزمایش خود و مسابقه در نیکوکاری بین آنها قرار داده است:

…لِکُلٍّ جَعَلْنَا مِنْکُمْ شِرْعَهً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَکُمْ أُمَّهً وَاحِدَهً وَلَکِنْ لِیَبْلُوَکُمْ فِی مَا آتَاکُمْ فَاسْتَبِقُوا الْخَیْرَاتِ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُکُمْ جَمِیعًا فَیُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ[المائده:۴۸]

یعنی: «برای هر گروهی از شما شریعت و روشی نهادیم و اگر خدا می‌خواست همه شما را یک امت می‌ساخت ولی خواست شما را در آنچه به شما ارزانی داشته، بیازماید پس در نیکی‌ها بر یکدیگر پیشی گیرید، همگی بازگشتتان به سوی خداست تا از آنچه در آن اختلاف می‌کردید آگاهتان سازد.»

نه در قرآن و نه در هیچ‌یک از آیات فوق، خداوند تفاوت و گوناگونی بین بندگان را بهانه‌ای برای ساختن دیوارِ جنگ و نزاع و کشمکش قرار نداده، بلکه آن را وسیله‌ای برای شناخت بیشتر و مسابقه در نیکوکاری بین بندگان خود قرار داده است و شکی نیست که شناخت متقابل و مسابقه در نیکوکاری، جز با ایجاد پل ارتباطی بین انسان‌ها امکان‌پذیر نیست.

همان‌طور که در آغاز اشاره شد، وجود تفاوت در بین انسان‌ها؛ چه آن تفاوت‌هایی که ذاتی یا فطری هستند و چه تفاوت‌هایی که اختیاری یا انتخابی هستند، در ذات خود نه خوب هستند و نه بد، بلکه بستگی به این دارد که ما از این تفاوت‌ها در میان خود دیوار بسازیم یا پل.

متأسفانه با نگاهی به تاریخ بشریت درمی‌یابیم که انسان‌ها غالباً از این تفاوت‌ها تهدید ساخته‌اند تا فرصت، و در بین خود دیواری از جنگ و خصومت و دشمنی ایجاد کرده‌اند تا پلی از دوستی و شناخت متقابل.

درحالی‌که می‌شد و می‌شود از این تفاوت‌ها به‌عنوان فرصتی برای رشد و پویایی بشریت استفاده کرد به‌عنوان‌مثال:

١-هر چیزی با نقیض خود شناخته می‌شود اگر تفاوت‌ها نبود نقیض اشیاء شناخته نمی‌شد.

٢-اگر تفاوت‌ها نبود تنوّعِ نعمت‌های خداوند شناخته نمی‌شد و زندگی برای ما انسان‌ها بسیار یکنواخت و تکراری می‌شد.

٣-اگر تفاوت‌ها نبود کسی به دیگری نیاز پیدا نمی‌کرد و درنتیجه کسی با دیگری پل ارتباطی برقرار نمی‌کرد و درنهایت حرکت زندگی متوقّف می‌شد، به عبارت دیگر:

پل و دیوار-پیوست

۴-اگر تفاوت‌ها نبود همه مانند هم بودند و انسان‌ها از همدیگر قابل‌شناسایی نبودند.

۵-وجود تفاوت‌ها در راستای اراده و سنّت تکوینی خداوند است تا به ما بگوید که اصل در خلقت مخلوقات بر تنوع و گوناگونی و اصل در خالق بر وحدت و یگانگی است.

۶-و نکته‌ی آخر اینکه اگر تفاوت‌ها نبود گفت‌وگوی بین انسانها برای شناخت بیشتر و ارتباط صمیمی‌تر معنا پیدا نمی‌کرد

برچسب ها:
درج دیدگاه